وبلاگ تخصصی فرش دست بافت

فرش،اتاق فکر فرش،مقاله و...( هرگونه کپی برداری بدون ذکر نویسنده و نام وبلاگ پیگردقانونی ندارد . لطفا منبع را ذکر کنید )

وبلاگ تخصصی فرش دست بافت

فرش،اتاق فکر فرش،مقاله و...( هرگونه کپی برداری بدون ذکر نویسنده و نام وبلاگ پیگردقانونی ندارد . لطفا منبع را ذکر کنید )

نگاهی به تاریخچه و دلایل نفوذ شیوه‌های اروپایی (فرنگی) در آثار و


نگاهی به تاریخچه و دلایل نفوذ شیوه‌های اروپایی (فرنگی) در آثار و هنرهای ایران به ویژه نقاشی


همانگونه که در سطور قبل نیز گفته شد نفوذ انواع طرحهای گل فرنگ به هنرهای ایرانی از قرن یازدهم هجری به بعد قابل بررسی است و انعکاس آنها برروی طرحهای فرش ایران ، در حدود 150 سال است که شدت یافته در کنار طرحهای گل فرنگ ، جنبش تصویر سازی (به ویژه با شیوه‌ی غربی) نیز که خود به تنهایی از طرحهای مهم نگارگری ایران از زمان پادشاهان صفوی بود تشدید شد و بعدها به بافندگی فرش ایران نفوذ یافت و تصویر بافی در اقصی نقاط مراکز قالیبافی ایران رونق یافت . البته همانگونه که در بخش بعدی و در بررسی نقوش تصویری به آن خواهیم پرداخت ، الگوبرداری از شیوه‌ های اروپایی تصویرسازی به ویژه بانوان غربی از دیگر تبعات نابه هنجار نفوذ به اصطلاح هنرهای غرب به شرق بوده است . لذا برای آگاهی از دلایل و چگونگی این تأثیر و تأثرات لازم است مروری بر دوران حکومت سلسه‌ی صفویان در ایران داشته باشیم . از پی این بررسی چگونگی تأثیر پذیری نقاشی ایرانی و همچنین طراحی نقش فرش ایران از هنر نقاشی اروپایی تا حدودی روشن خواهد شد .

نخستین روابط بازرگانی و سیاسی ایرانیان با کشورهای اروپایی در زمان پادشاهی خاندان آق قویونلو (نیمه دوم سده نهم هجری) پدید آمد و سپس در دوران صفویه رو به توسعه نهاد با مسافرت نمایندگان و فرستادگان سیاسی و بازرگانان و مبلغان مسیحی و هنرمندان اروپایی ایران به ویژه تبریز و قزوین و اصفهان (پایتخت‌های صفویان) ، اعزام فرستادگان و بازرگانان ارمنی ایرانی به اروپا ،‌فرهنگ و هنر مغرب زمین در ایران رواج گرفت و روز به روز رو به فزونی و گسترش نهاد . در آغاز استقبال و آگاهی ایرانیان از فرهنگ و هنر غرب بسیار سطحی و عجولانه بود و تنها از راه اعجاب و تحسین و بطور تصادفی ، در میان مردم جایی برای خود باز می‌کرد ، ولی هرچه بر روابط ایران و کشورهای اروپایی افزوده می‌شد و هرچه اثر تمدن غربی و فرهنگ جدید در میان ایرانیان افزایش می‌یافت ، برعمق اطلاع ایرانیان از اوضاع اروپا و طرز زندگی و صنعت و هنر مردم آن سامان نیز افزوده می‌گشت . اما از آنجایی که همواره توده مردم با نفرت و بیگانگی به این گونه آشنایی‌ها می‌نگریستند و استقبال بیشتری از خود نشان نمی‌دادند ، از این رو دامنه این آشنایی و آگاهی محدود به طبقات عالی و درباریان بود و سالها طول کشید تا کم کم از راه تقلید و اقتباس ، یا براثر نفوذ کالاهای اروپایی ، در میان طبقات دیگر مردم نیز توسعه یافت و شناخته گردید . آثار توجه به هنر ، به ویژه نقاشی غربی از همان نخستین سالهای حکومت صفوی در ایران پدیدار است . در این رشته از هنر ، شیوه‌ی توجه به شکل طبیعی و شباهت به اصل و قوانین مناظر و پرسپکتیو که نقاشی ایرانی یعنی سبک مینیاتور فاقد آن بود همواره ایرانیان را دچار حیرت و اعجاب و تحسین فراوان می‌کرد و پادشاهان و بزرگان ایران زمین که بر پایه حب ذات ، علاقمند بوند پیکرهای طبیعی و حقیقی‌شان نگاشته شود و به یادگار بماند ، این سبک نقاشی را که تازه با آن آشنا شده بودند ، بسیار غنیمت می‌شمردند و در رواج آن می‌کوشیدند . چنانکه شاه اسماعیل صفوی و شاه طهماسب در همان سالها اجازه دادند که نقاشان و نگارگران اروپایی ، پرده‌هایی از چهره و قیافه حقیقی هردو آنان تهیه کنند . توجه فراوان پادشاهان صفوی به نقاشی اروپایی و آوردن پرده نقاشیهای غربی به ایران که اغلب به عنوان هدیه به شاهان و فرمانروایان ایرانی از سوی اروپاییان تقدیم می‌گردید ، رفته رفته باعث آن شد که مینیاتورسازی یا نقاشی اصیل ایرانی در زمان شاه طهماسب به منتهی درجه ترقی خود رسیده بود ، در زمان شاه عباس بزرگ رو به انحطاط گذارد و نقاشان و مصوران این زمان بیشتر وقت و همت خود را صرف نسخه‌ برداری و تقلید و تکرار صحنه‌ها و مجالسها از روی کار استادان پیشین کنند و شیوه جدید نقاشی که از طرف نگارگران ایرانی مورد تقلید قرار می‌گرفت ، جایی برای خود باز نماند ، و می‌توان گفت که در واقع در مقابله‌ای که میان شیوه اروپایی و ایرانی درگرفته بود ، شکست نصیب شیوه ایرانی گردید . به عقیده برخی از زمان شاه عباس دوم به بعد زمان اختتام هنر مینیاتورسازی در ایران بود و پس از آن نقاش قابلی که همپایه بهزاد و رضای عباسی باشد به ظهور نرسید .

ادامه مطلب ...

ادامه تحلیل برنقوش و فرش ایران (قسمت سوم)



ادامه تحلیل برنقوش و فرش ایران


سیروس پرهام دربررسی کتاب قالیهای ایرانی ، اثر مایکل هیلمن که آن را پنجمین کتابی می‌داند که تاکنون فرش‌شناسان مغرب زمین به استقلال و به طور اخص درباره‌ی قالی ایرانی به چاپ رسانده‌اند ، در بررسی فصول چهارم و پنجم کتاب مذکور به به ترتیب با عنوانهای «سمبولیسم در طرح و نقش قالی ایرانی معاصر» و «قالیهای ایران و جامعه‌ی ایرانی» می‌باشد چنین می‌نویسد :

«مایکل هیلمن در سر‎آغاز فصل چهارم ، این نظریه‌ی کهن را که تا چند دهه‌ی پیش قالی شرقی را در زمره‌ی صنایع دستی تزیینی و مصرفی قرار می‌داد و جایگاهش را فروتر از آثار هنری می‌دانست ، بار دیگر مردود می‌شمارد . او با استدلال منطقی و با شاهد آوردن نظریه پردزانی چون اریک شرودر و سیدحسین نصر ثابت می‌کند که طرحهای قالی ایرانی هرچند به قیاس ماهیت انتزاعی خود در بردارنده و برانگیزنده‌ی خاصیتهای زینتی و آذینی است . «بیان و نمایش یک فرهنگ خاص و جهان‌ نگری خاص‌» هست که پس از اسلام بیش از پیش ماهیت رمزی و نمادی یافته و لاجرم پیچیدگی خطوط طراحی و فراوانی نقشمایه‌ها را غایتی نیست بلکه آنچه از «آشفتگی منظم» تکرار نقشمایه‌ها خواسته شده ، رسیدن به وحدت است از کثرت . سپس با تکیه بر نظریه‌ای که ایران شناس مشهور ریچارد اتینگهاوزن درباره‌ی هنرهای ایرانی پرداخته ،‌ سنت طراحی قالی ایران را براساس سه ویژگی «قوت رنگ آمیزی» و «تجرید گرایی» و «آرمان خواهی» توصیف و تعریف می‌کند . غلبه‌ی رنگهای فروزان و گل و گیاه را در طراحی قالیهای ایرانی را نشانه‌ای می‌داند از «آرمانخواهی» مردمانی که محیط زیست بیشترینشان خشک است و خالی از خرمی . به درستی می‌گوید که قالی ایرانی خواه ایلیاتی و روستایی و خواه شهری ، اثر از تلاش پایان ناپذیر مردمانی دارد که می‌خواهند «واقعیت زودگذر و گریزان بهار خرم رنگارنگ را تسخیر کنند» و جاویدان سازند . این نیز هست که مخلد گشتن نظم و عقل‌گرایی و آرامش ... .




ادامه مطلب ...

ادامه تحلیل برنقوش و فرش ایران (قسمت دوم)



ادامه تحلیل برنقوش


......

یکی از این آثار مقابل تاریخ مربوط به عصر نوسنگی در منطقه‌ی «شتل هویوگ»‌ ترکیه واقع در جنوب قونیه است و طرفداران منشأ ترکی فرش برروی این آثار بسیار کار نموده‌اند . یک گروه کاملاً مجهز ، متشکل از باستان‌شنان ، فرش‌شناس ، پژوهشگران و استادان دانشگاه به سرپرستی جیمز ملارت (James Mellart) در مورد آثار مذکور مدتها مطالعه کردند و نتایج دستاورد خود را به طور مفصل در چهار جلد کتاب منتشر ساختند و در نهایت ترکیه را گهواره‌ی فرش بافی نامیدند و سرمنشأ بسیاری از نقوش را نیز به آن مرتبط نمودند و حتی «شتل هویوگ» را اولین مرکز فرشبافی در ترکیه معرفی کردند و در این میان حتی اشاره‌ای به ایران نگردید و نویسندگان کتب مذکور برای بسیاری از موارد دلایل پیش پا افتاده‌ای را بیان نموند . به عنوان مثال برای اثبات منشأ ترکی دستبافها کلمه گلیم را بررسی نمودند . می‌دانیم که ترکها به گلیم «کیلیم» می‌گویند.

آنان این واژه را در ادبیات خود پی گرفتند و چون ادبیات ترک در این مورد خالی بود از ادبیات فارسی کمک گرفتند . آنان به شعر فردوسی استناد کردند و دیگر شاعران عصر غزنوی و استنباط نموده‌اند که منظور این شاعران از گلیم ، کیلیم بوده است و درنتیجه‌ی ریشه‌ی این لغت ترکی است و بنابراین اصل و منشأ این دستباف نیز ترکیه بوده است . اما مهمتر از آن این که نقوش دیوارهای شتل هویوگ را به نحوی رندانه بازسازی کرده‌اند و شباهت‌هایی تحمیلی میان آن نقوش و گلیم های امروزی ترکیه بدست داده‌اند و نتایج مطلوب خود را بدست آورده‌اند .

به طور کلی تا قبل از دهه‌ی هشتاد و شاید هم دهه‌ی 70 میلادی علاقه‌ی زیادی به بررسی منشأ طرحها وجود نداشت و اغلب مطالعات انجام شده سابقه‌ای بیشتر از صدر اسلام را در بر نمی‌گیرد و بسیاری نیز براین عقیده‌اند که منشأ همه‌ی طرح‌ها را باید از زمان اسلام مورد بررسی قرار داد و عبارت هنر اسلامی را معرفی می‌کنند . تنها در طی 20 سال گذشته است که برخی از فرش‌شناسان با مطالعات خود به نتایج دیگری دست یافته‌اند . دکتر سیروسی پرهام در مقاله‌ای انتقاد گونه چنین به تجزیه و تحلیل عملکرد غربیان پرداخته‌ است :

«جهد شتابزده‌ی بیشترین فرش‌شناسان باختری در رمزگشایی نقشهای قالی ایرانی و گشودن طلسم ترکیب خطوط درهم پیچده‌ی اسلیمی و ختایی (که به ظاهر از هرگونه معنا و مفهوم تهی است و به گفته‌ی هاکسلی «زندگی چون طرح و نقش قالی ایرانی است : زیبا ، ولی بی‌معنی»

اساسی‌ترین علت ناکامی ، بیگانگی اکثریت عظیم فرش‌شناسان غربی است از تمدن و ...










ادامه مطلب ...

از مجله هالی

 

 

 

 

 

 

 

 

STHLM   STHLM
An exhibition in our Sibyllegatan 35 Gallery Stockholm 
November 13 - December 6, 2008 
The exhibition is extended until Dec. 20
39 paintings depicting Stockholm. The paintings span from 1880 to 1970 and include works by the artists Erik Abrahamsson, Artur Bianchini, Frans Wilhelm Odelmark, Jan B Pospisil, Erik Tryggelin and Gunnar Zetterström. We have also produced a catalogue which accompanies the exhibition, which includes colour photographs of the paintings as well as brief introductions to the artists.

Click here for more information about this new exhibition.

40 Latest Items


Visit our Latest Items section for the forty last items added to our website.

 

Fine Art


JP Willborg are proud to announce that we have expanded into dealing in fine art ranging from the 17th century until contemporary times. Visit our Paintings category in our Inventory section to view our acquisitions.

نقوش فرش ایران(قسمت ۹ ) تلفیقی،عشایری،هندسی+ تحلیل برنقوش



گروه 17-طرحهای هندسی
همانگونه که از نام طرحهای این گروه پیداست ، کلیه نقوش این گروه به صورت هندسی و با استفاده از خطوط زاویه‌دار به وجود می‌آیند . مهمترین انواع طرحهای هندسی عبارتند از : هندسی کف ساده ، هندسی جوشقان ، هندسی خاتم شیراز ، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی .

گروه 18-طرحهای ایلی و عشایری
این طرحها عموماً توسط عشایر ایران بافته می‌شوند و اغلب نگاره‌ها و تزیینات طرح ملهم از ذهن قالیبافان است . در این طرحها قرینه بودن چندان معنا ندارد و حتی همین ویژگی و سادگی نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرحهای این گروه است طرحهای فرش عشایر قشقایی ، شاهسون ، بلوچ و … در این گروه جای می‌گیرند .


گروه 19-طرحهای تلفیقی
طرحهای این گروه به مرور زمان و با ادغام شدن طرحهای مختلف بوجود آمده است و دهها و بلکه صدها نوع از آن را می‌توان در میان مناطق مختلف ایران مشاهده کرد . برخی از طرحهای تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند . اما برخی از آنها ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می‌باشند . گونه‌های مختلفی از طرحهای تلفیقی را می‌توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی دسته گلی ، تلفیقی گل فرنگ ، تلفیقی هندسی و …

ادامه مطلب ...